تبریک عید
سلام نفسم عیدت مبارک امروز خیلی روز خوبی بود. دایی محمد دایی بابا هر سال امروز رو جشن می گیرن ما هم با عزیز و عمه هات همگی رفتیم اونجا خیلی خوش گذشت خیلی از فامیل ها اونجا بودن برای اولین بار تورو می دیدن هر کسی با دیدنت ذوق می کرد می گفتن خیلی کوچولویی مراسم خیلی خوبی بود سمنو و اش نذر کرده بودن من به خاطر اینکه گرما بهت نزنه داخل خونه بودم. همه رو واسه ناهار نگه داشتن ولی ما رو مامان جون اینا دعوت کرده بودن ما ناهار رو نموندیم . بعد از ظهر هم با من وباباو شما و عمه هات رفتیم گردش به خاطر تو از ماشین پیاده نشدیم چون باد می ورزید ترسیدم سرما بخوری ولی با ماشین کلی گشتیم تو هم که هر وقت سوار ماشین می شی می خوابی کلا در ...